جلسه یازدهم
تاریخ: 28/9/1392
مکان: مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد
بسم الله الرحمن الرحیم
پیش از ورود به بحث، لازم می دانم یادآوری کنم در مباحثی که مطرح می شود، رهیافتی عقلایی انتخاب می کنیم نه عقلانی و بر این اساس، به حقانیت آئینها کاری نداریم. بنابراین، فارغ از این که چه دیدگاهی درباره ی ادیان دیگر داریم، بیش تر به این نظر داریم که کسانی که پیرو آئین زرتشت، مسیحیت یا یهود هستند چه خوانشی را به رسمیت میشناسند.
در این جلسه میخواهیم نگاهی به الگوی زیستی آئین یهود داشته باشیم. یکی از معضلات مطالعه ی منابع یهود این است که اندیشمندان یهود از قدیمالایام به خاطر ویزگی الصاق این آئین به مسأله ی نژاد، این منابع را به طور باز در اختیار همه قرار ندادهاند و تفاسیرش را هم در اختیار همگان قرار نداده اند. مسأله ی دیگر این است که ادیان هرچه دارای قدمتی بیش تر باشند، طبیعی است آنچه به دست ما رسیده صرفاً از طریق خود آنها رسیده و اسناد و منابع مستقلی که بخواهیم اعتبار آن متون دینی را با آن بسنجیم، در اختیار نداریم. در مورد سنت آئین یهود و ادامه ی آن در سنت آئین مسیح، اتفاقی که افتاده این است که بین سالهای 1946 تا 1952 و در اثر یک حادثه، منابع قابل استنادتری به دست آمد. ماجرا از این قرار است که چوپانی اردنی کنار بحر «میت» که برخی از گوسفندانش را گم کرده بود، سنگی در غاری می اندازد تا اگر گوسفندی آنجا هست بیرون بیاید. صدای برخورد سنگ با چیزی را میشنود، وارد غار میشود و ظروف و طومارهایی را پیدا میکند که بعدا متخصصین باستان شناس سراغ آن میآیند و معلوم میشود مربوط به پیش از میلاد مسیح است. می دانید که تدوین آنچه به عنوان کتاب مقدس در اختیار داریم، مربوط به قرن ها پس از نزول آن است. طومارها به بیتالمقدس برده شد و اسرائیل در جنگ شش روزه آن طومارها را با خود برد. بحثهای زیادی شد که آیا محتوای آن در اختیار عموم قرار داده شود یا نه. به هر حال، بخش زیادی از متن آن طومارها را موزه ی نیویورک منتشر کرده و دو جلد آن هنوز منتشر نشده است. اما همین بخش های منتشر شده، حقایقی را آشکار کرده که امروزه خیلی مورد بحث است. بنابراین آنچه از آئین یهود و مسیح به ما رسیده عمدتا از طریق علمای آنها بوده در حالی که با پیدا شدن این طومارها، امروزه بحث بر سر این است که چه مقدار از آن متون مستند است؟ بررسیها نشان میدهد اختلافها زیاد نیست، هر چند به هر حال وجود دارد. مثلاً در مورد آن منجی که عالم را نجات خواهد داد، ویژگیهای ذکر شده که با آنچه علمای مسیحی بعدها گفتند اختلاف هایی دارد.
وضعیت یهودیان در دنیای امروز
توضیح مختصری در مورد وضعیت یهودیها بدهم. جمعیت کنونی آنها را کلاً 14 میلیون نفر ثبت کردهاند که معادل 22% جمعیت جهان است، 5/5 میلیون نفر ساکن اسرائیل هستند، 6 میلیون نفر ساکن ایالت متحده. تعدادی هم در اروپا و آفریقا و آسیا ساکن هستند. جمعیت یهودیان ایرانی که سابقه سکونت آنها در ایران به بیش از 2700 سال میرسد، حدود 25 هزار نفر است. تعداد زیادی از آنها بعد از تشکیل اسرائیل از ایران مهاجرت کردند. بخش زیادی هم بعد از انقلاب اسلامی مهاجرت کردند.
ملت یهود خود به چند دسته تقسیم میشود که از نظر ظاهری، رنگ، فرهنگ، موقعیت مکانی،آداب و رسوم متفاوت هستند:
- اشکنازی: یهودیانی که ریشه از اروپا و روسیه دارند.
- میزراهی: یهودیانی که ریشه از خاورمیانه دارند.
- سفارادی: یهودیان ساکن منطقه دریای مدیترانه در اروپا و مراکش هستند.
- بتا اسراییل: یهودیان اتیوپی که سیاه پوستند.
- بنه روما: یهودیانی که از ایتالیا سرچشمه میگیرند.
یهودیت به معنی روش و فلسفه ی زندگی قوم یهود است. اعتقاد داریم که دین یهود از طرف خدا و توسط موسی (ع) آمده است. برای آئین یهود تاریخ بیش از 33 قرن را تدوین کردهاند. واژه ی «یهود»، واژهای عبری است به معنی «ستوده». پیش از تصرف اسرائیل توسط بابلیها، سرزمینی که بنیاسرائیل ساکن بودند به دو قسمت تقسیم شده بود که بخشی از آن به عنوان «یهودیه» شناخته میشد و بخشی به عنوان «اسرائیل». آنچه ما در زبان فارسی به عنوان جهود، کلیمی و یهود به کار میبریم، همگی به یهود اشاره دارد.
منابع و متون دینی یهود
مهمترین منابع و متون دین یهود عبارت است از:
-«ده فرمان» و تورات که از سوی موسی (ع) آمده است. این فرمان ها عبارت است از این که به خدا اعتقاد داشته باشید، جز او چیزی یا کسی را نپرستید، تصویر یا مجسمهای را به عنوان خدا نسازید، نام خدا را بیهوده نبرید، تعطیلی شنبه را نگه دارید و روز هفتم استراحت کنید (گفته شده که بر اساس مراحلی که در صفر آفرینش هم آمده، خلقت هر چیزی در یک روز اتفاق افتاده و روز هفتم روزی است که خداوند دست از خلقت میکشد و روز استراحت است و هر نوع تجارت و کار تولیدی در آن روز حرام است. وقتی به فرقههای مختلف تقسیم شده بودند، عدهای کنار دریا زندگی میکردند و به اصطلاح دلشان برای این که روز شنبه هم ماهیگیری کنند لک زده بود ولی فرمان آمده بود که خلاف است. آمدند حوضچههایی تعبیه کردند که ماهیها شنبهها در آن گرفتار شوند و یکشنبه صید کنند که به عنوان تخلف با آن برخورد شد.)، به والدین خود احترام بگذارید، قتل نکنید، زنا نکنید، دزدی نکنید، شهادت دروغ ندهید و به مال دیگری حسد نورزید.
– تلمود که از دو بخش تشکیل شده:
الف) میشنِه یا تورات شفاهی که توضیح المسائل احکام شرعی پنج سفر تورات (پیدایش، خروج، لاوان، اعداد، تثنیه) است.
ب) کُمارا که تفسیر میشنه است.
– هَلاخا که مجموعه قوانین شریعت تَنخ (تورات)، تلمود و فتاوای خاخام هاست.
– قَبالا (قباله) که مجموعه ی عرفان یهود است و شامل مجموعه ی کتب عبری زوهار (به معنای «کتاب روشنایی») و هیچالوت (به معنای «کاخها») میشود که به قرن اول میلادی بازمیگردند.
– «هفت فرمان» که مربوط به حضرت نوح است. «ده فرمان» خاص قوم یهود است ولی «هفت فرمان» را هر غیر یهودی که به آن عمل کند امکان رستگاری دارد: بت نپرستید، خون کسی را به ناحق نریزید، خودکشی نکنید، فرزندان خود را نکشید، قربانی نکنید، زنا نکنید، سوگند نخورید، تهمت نزنید، گوشت حیوان زنده را نخورید، عدل و داوری را برپا سازید و تشکیل دادگاههای برای نظارت بر این شش فرمانی که عرض شد.
اصول اعتقادات یهود
اما اصول اعتقادات یهود که جمعآوری آن مربوط میشود به یک عالم یهودی که در قرن 13 میلادی زندگی میکرد به نام موسی بن میمون:
خدا همه چیز را خلق نمود و همچنان همه چیز را اداره میکند. تنها یک خدا وجود دارد که شبیه ندارد و بدل ندارد. خدا همیشه بوده و خواهد بود. انسانها باید تنها برای خدا عبادت کنند، کلام تمام انبیاء بنی اسرائیل درست است، پیشگوییهای موسی درست است و او بالاترین پیامبری است که بوده و خواهد بود. خدا تورات را به موسی داده، تورات تغییر نخواهد کرد و تورات دیگری هم نخواهد آمد، خدا افکار و اعمال همه را میداند، خدا کسانی را که از دستوراتش پیروی میکند پاداش و مخالفین را عذاب خواهد داد، مسیح خواهد آمد (منجی) و خد مردگان را به زندگی برخواهد گرداند، یعنی مساله رستاخیز.
البته در برخی از این موارد اختلاف نظر بوده و هست. مثلاً در تاریخ یهود که نگاه میکنیم در ادبیات قرنهای اولیه آئین یهود هیچ نشانهای درباره معاد و رستاخیز پیدا نمیکنیم. این به معنی نفی نیست، ولی هیچ نشانه ای هم وجود ندارد. از جمله یافتههای «بحرمیت» همین بود که درباره ی مساله ی رستاخیز مطالب ارزندهای دارد که غیبت بحث رستاخیز و قیامت را در ادبیات اولیه ی یهود جبران میکند. یا مثلا در مورد مسیح ویژگیهایی که شمرده میشود که ادعا میکنند کلیسای مسیحی در تحریف متن تورات نقش داشته و این ویژگیها را با ویژگیهای عیسی منطبق کرده است، در حالی که آنچه در طومارهای قمران بوده چیز دیگری را نشان میدهد که با این خصلتها تطابق پیدا نمیکند.
توجه داشته باشید که ابن میمون از کلام اسلامی بسیار متأثر بوده است. تولدش در آندلس است و بعد به هجرت آفریقا میکند. مدتی در مراکش می ماند و سرانجام به شام و دمشق میآید. از آراء فارابی بسیار متأثر است و به آن احترام میگذارد. فارابی در مقابل اندیشه ی ارسطویی قرار دارد. در آثار ابن میمون نقد ارسطو را مکررا مشاهده میکنید. از ابن سینا با تکریم یاد میکند. تقریباً همه ی آثارش را به زبان عبری و عربی نوشته است.
تأثیر آثار ابن میمون در تبیین اندیشه ی یهودی گسترده بوده و همچنان ماندگار است. مثلاً وقتی در آن کتاب به مسأله ی هبوط انسان می رسد، درباره ی این که معنی داشتن این اعتقاد چیست، درباره ی عقل فعال که به واسطه ی آن فیض الهی به انسان نازل شده، این که انسان مسبب کار خودش است و اگر بدی وجود دارد به خاطر این است که کار بد انجام داده و اگر خوبی بکند هم همین طور، و این که شریعتها حاوی اخلاق و سیاست هستند، بحث های جالب توجهی دارد. از جمله نکات جالبی که مطرح می کند این است که هدف شریعت وضع قواعد است نه تعیین استثناها و به منافع عموم توجه دارد نه منافع شخصی.
الگوهای سیاست در آئین یهود
توجه دارید که در آئین یهود دو ویژگی معین وجود دارد که آن را از آئین مسیح متمایز میکند: یکی این که آئین یهود محدود به نژاد است، یعنی هرکسی نمی تواند اراده کند یهودی شود. باید مادر شما یهودی باشد تا شما یهودی باشید. همچنین از معنای واژه ی یهود فهمیده میشود که اینها فرزندان و قوم برگزیده خدا هستند.
ویژگی دیگر آئین یهود این است که به واسطه ی همین قومیت گرایی و نژادمحوری، یک آئین جمعی است. یعنی بر خلاف آنچه بعدها در مسیحیت میبینید، در یهود پدیده ی رهبانیت سراغ نداریم. همه چیز در تعاملات داخل جامعه ی انسانی تعریف میشود. به همین دلیل شریعت یهود بسیار فربهتر از آئین مسیح است. دین یهود نسبت به آئین مسیح این- جهانیتر است. عقیده ی محوری یک مسیحی این است که منِ انسان که به دلیل گناه نخستین به زمین فرود آمدهام باید سعی کنم بر اساس دستورات کتاب مقدس زندگی کنم تا در هنگام مرگ به شفاعت مسیح نائل شوم تا در دنیای بازپسین بتوانم در بهشت جاویدان زندگی کنم. بنابراین نگاه آئین مسیح، آن-جهانی است. این در شکلگیری و عدم شکلگیری نهادهای اجتماعی و سیاسی خیلی نقش دارد، چنانچه در یهود میبینید مسأله میثاقها خیلی نقش دارد. در شکلگیری آیین یهود، مفهوم قانون و مجموعه ی قوانین، مفاهیمی کلیدی هستند. نگاه به این جهان دارند و برای اداره ی امور قوم یهود در همین دنیا نوشته شدهاند، ولی در آئین مسیح چنین چیزی را نمیبینید. آئین یهود بیشتر به این فکر معطوف است که یک جامعه ی سیاسی شکل دهد تا آئین مسیح، به خصوص با توجه به اعتقادشان به پیروزی نهایی حق بر باطل که به عنوان مثال در «مزامیر» داوود آمده است. در بررسی الگوهای سیاسی که در آیین یهود وجود دارد، می توانیم به چهار الگو برسیم:
یکی از آنها مبتنی بر وقایع تاریخی عهد عتیق و تورات است. درتورات سه کانون قدرت ملاحظه میکنیم: روحانیت، پادشاهان و پیامبران (اعم از موسی (ع) و انبیاء پس از او). براین اساس دو شکل سیاسی برای اداره زندگی سیاسی یهود شکل گرفته: یکی فدراتیو قبیلهای که دوازده بخش و قبیله شدند که هر یک حکومت خود را داشته تا با هم در تخاصم نباشند، و دیگری سلطنت مشروطه که مشروط به قوانین و شریعت بوده است. بنابراین، قدرت نامحدود برای پادشاه متصور نبودند.
دوره ی بعدی مربوط به دوران خاخامهاست، یعنی بعد از دوره ی انبیاء بنی اسرائیل. در این دوره روحانیت یهود است که مسئولیت را به عهده میگیرد و سه نکته ی مهم در اندیشه ی آن وجود دارد. یکی پذیرش سلطنت پادشاهان یعنی پادشاهانی که حکومت میکنند، چه یهودی باشند چه نباشند، سلطنتشان را میپذیریم. دیگر این که قانون زمین مشروعیت دارد. سوم این که قوانین بشری هم تا زمانی که مغایر قوانین یهود نباشند مشروعیت دارند. تاریخ امپراطوری روم یک نمونه ی روشن چنین تفکری است. در منطقه ی فلسطین کنونی، در عین حال که یهود تنها قومی بودند که خدای آنها در زمره خدایان رومی قرار نمیگیرند، نوعی سازش و همزیستی بین آنها و نظام حقوق رومی به وجود آمد. یعنی یهودیان را به اختیار خود گذاشتند تا طبق شریعت خود عمل کنند و تنها چیزی که میخواستند این بود که مالیاتهای خود را بپردازند و وفاداری خود را نسبت به امپراطوری روم اعلام کنند. بنابراین خاخامها تمام سعیشان این بود که شریعت یهود را به گونهای تفسیر کنند که مانعی برای این همزیستی پیش نیاید. بعدها هم که فردی شورشی به نام عیسی در میان یهود پدید میآید، یعنی یهودی که همکیشان خود را به بازنگری در آیین یهود دعوت میکرد، خاخامها او را محاکمه و به مرگ با صلیب محکوم میکنند و امپراتوری روم دخالتی نمیکند.
در دوران میانه، یعنی حدود قرن چهارم تا چهارده میلادی، یهودیها اجازه داشتند جامعههای خود را به صورت مجموعههای به هم پیوسته سیاسی داشته باشند. بنابراین حکومتهای محلی یهودی بودند که وظایفی داشتند، شبیه همان چیزی که در اسلام درباره ی اهل کتاب هست، یعنی در امور داخلی خودشان به آنها خود مختاری داده میشود. این نظام مدیریت سیاسی وظایفی داشت از جمله اداره ی امور بازرگانی و تجارت، بهداشت، خیریه، تعلیم و تربیت فرزندان، ذبح، رابطه ی مالک و مستأجر و اعطای وام بدون بهره به یهودیان.
در الگوی مدرن، یعنی بعد از این که به تدریج امپراتوریهای بزرگ از بین میروند، تحولاتی در اروپا به وجود میآید. ماجرای فتح آندلس، ماجرای جنگهای صلیبی در فلسطین و شامات، ماجرای جنگ با اقوام خزر در شرق امپراتوری روم و جنگ هایی که از سیسیلی شروع و تا شمال افریقا میرسد. برخی از امپراتوریها به تدریج رنگ میبازند و به جای آن ها پادشاهیهایی شکل میگیرند که سلطنتهایی وابسته به سرزمین دارند و سیار نیستند که این مقدمه ی شکلگیری دولتهای مدرن است.
در این تحولات طبیعی است یهودیان با اجتماعات بسته شان نمیتوانستند به حیات خود ادامه دهند و عرصه برای این که به عنوان شهروند نقش ایفا کنند باز میشود و سعی میکنند به فرایندهای تصمیمگیری راه پیدا کنند که در مناطق مختلف، اشکال مختلف پیدا کرد. مثلاً در اروپا سیری دارد، در امریکا سیری دیگر و در آسیا و افریقا سیری دیگر. ولی به طور کلی، جامعه معاصر یهود شاهد گرایش به لیبرالیسم بوده است، چون لیبرالیسم را مکتبی یافتند که برای آنها آزادیهای لازم برای این که در عین حفظ ایمان خود در سیاست حضور پیدا کنند فراهم کرد. گرایش به چپ و سوسیالیسم هم در میان یهود زیاد بوده است. گرایش به خود مختاری که منجر میشود به صهیونیسم و شکلگیری کشور اسرائیل و حتی گرایش به آنارشیسم را هم در میان آنها میبینیم.
واقعیت این است که صرف نظر از آنچه به عنوان جریان صهیونیسم میشناسیم، ما نسبت به ادیان دیگر اشتراکاتمان با آئین یهود خیلی بیشتر است. متأسفانه انگیزههای سیاسی باعث شده فضای تبلیغاتی آشفتهای پیرامون آئین یهود، هم از طرف یهودیها و هم از طرف مخالفین آئین یهود به وجود بیاید. جالب اینجاست که درآئین یهود، به خصوص تفسیر ارتدوکس آن، احکام زیادی مثلاً در مورد مساله ی ذبح، ختنه ی پسران، یا کراهت بلند بودن صدای زن نامحرم، این که زنان باید حجاب داشته باشند، این که اگر مردی متوجه شود که صدای همسرش را مردی اجنبی شنیده میتواند او را طلاق دهد وجود دارد، ولی در فضای تبلیغاتی دنیا میبینید هیچ کس حرفی در مورد این احکام نمیزند، در حالی که از ریز و درشت مجموعه ی احکام ما دهها روایت درآورده و نقد میکنند. از طرف دیگر، مسلمانان هم در بسیاری از مواقع نوعی همزیستی همراه با بدبینی نسبت به یهود داشتهاند، در عین حال که یهودیان به این عادت کرده بودند.
نکته دیگر مساله ی تصرف فلسطین، به اسارت گرفتن یهودیان توسط بابلیها و بعد مساله ی آزادی آنها توسط کوروش است که در آئین یهود و نگاهشان به ایرانیها نقش داشته است. تحقیقات درباره ی آن دوره نشان داده آئین یهود تأثیر زیادی از ادیانی که با آن ها در تماس با آنها بوده، از جمله دین زرتشت، پذیرفته است. مثلا در برخی از این تحقیقات ادعا میشود اعتقاد به معاد بعد از اسارت آنها و انتقال به بابل در ادبیات یهود وارد شده است. از نگاه ما، آنچه در آئین یهود، مسیحیت، زرتشت و اسلام در مورد رستاخیز هست مشترک است، همچنان که در برخی مسائل دیگر نیز چنین است. با توجه به اعتقاد آنها به توحید، اعتقاد آنها به اهمیت اراده ی انسان و این که انسان نسبت به اعمال خود مسئول و باید پاسخگو باشد و اهمیت روابط اجتماعی، اشتراکات زیادی بین ما مسلمانان و پیروان آئین یهود وجود دارد. البته افتراقاتی هم هست، مثلاً این که انسان آزاد است دین را بپذیرد یا نه، در زرتشت بود ولی در یهود این آزادی نیست. در مجموع که نگاه کنیم، به نظر میرسد امکان این که نقاط مشترک زیادی میان پیروان ادیان در ایران بیابیم خیلی بیش تر از آن است که تصور می کنیم.