حقیقت گویی به قدرت -یادنامه پرفسور ادوارد سعید

1383

گزارش دبیر علمی همایش ( سید علیرضا حسینی بهشتی) :

پيش از هرچيز خدمت همه اساتيد محترم، ميهمانان گرامی، بويژه سفرای محترم كشورهای عربی و وابستگان فرهنگی آنان، مشاوران محترم رياست جمهوری، نمايندگان رسانه های داخلی و خارجی، مشاركت كنندگان غير ايرانی همايش ، دانش پژوهان و دانشجويان عزيز خير مقدم عرض می كنم. اميدوارم با برنامه ريزی هايی كه طی نه ماه گذشته صورت گرفته و زحماتي كه اعضای محترم هيات علمی و برگزاركنندگان اين همايش در جهت برگزاري هرچه بهتر آن كشيده اند، بخش های مختلف همايش برای شما قابل استفاده باشد و بتوانيد فعالانه در گفتگوهايی كه پيش بينی شده مشاركت كنيد. همانگونه كه می دانيد، اين همايش محصول همكاری گروه علوم سياسی دانشگاه تربيت مدرس، مؤسسه تحقيقات و توسعه علوم انساني، مركز بين المللي گفتگوی تمدنها، دانشگاه تهران و بطور خاص دانشكدة علوم اجتماعي آن، كميته حمايت از انقلاب فلسطين و كتاب ما علوم اجتماعی است.

ما برای بزرگداشت زنده ياد پرفسور ادوارد سعيد، نقاد و نظريه پرداز ادبی، روشنفكر و منتقد اجتماعی، صاحب نظر در حوزه شرق شناسی و تاريخ نگاری، و چهره فعال سياسی در عرصه فلسطين و خاورميانه گردهم آمده ايم. دوست داشتيم در قيد حيات می بود و امروز در جمع ما حاضر، اما صد افسوس كه دست غارت زمانه او را يك سال و چند ماه پيش ربود و به حيات پربار او خاتمه داد.

هنگامي كه در دهه شصت دانشجوی دوره كارشناسی بودم با نام او آشنا شدم. نقد او از پيش داوری ها و مبانی نادرست شرقشناسان و نيز ندای حق طلبانه او در دفاع از مظلوميت هموطنان فلسطينی اش كه از قلب آمريكا كه بزرگترين حامي اشغالگران قدس بوده و هست  بر می خواست، مرا كه در حسرت درست فهميده شدن فرهنگ و تمدنم توسط ديگران می سوختم و خشمي جانسوز از ستمی كه بيشرمانه بر فلسطينيان می رفت و می رود در سينه داشتم، مشتاق شناخت بهتر انديشه های سعيد كرد. از همين رو بود كه دو دهه بعد، وقتي برای گذراندن فرصت مطالعاتی در لبنان بسر می بردم، او را به هنگام ايراد سخنرانی در دانشگاه آمريكايی بيروت ديدم و احساس می كردم با آشنايی ديرين روبرو شده ام. هنگامی كه سعيد آرام اما شكسته و خسته از رنج بيماری پای به سالن سخنرانی گذاشت، استقبال پرشور اساتيد و دانشجويانی كه از ساعتی قبل در انتظارش بسر برده بودند فضا را پركرد. صدای گرم و دلنشينش همه را به سكوت فراخواند كرد و آن روز درباره مسئوليت روشنفكران در شرايط بوجود آمده پس از حادثه يازدهم سپتامبر سخن گفت و هجمه سهمگين دستگاههای تبليغاتی غرب بر عليه ساكنان حوزه تمدني اسلام. چند هفته بعد، سخنرانی او را در دانشگاه آمريكايی قاهره ديدم كه در اوج حملات تجاوزكارانه آمريكا به عراق، با شجاعت كم مانندش و بلاغت هميشگي اش، سكوت دنيای مرعوب از هياهوهای جنگ طلبانه ای كه با تمسك به بهانه های واهی، سيطره جويی بر منابع و منافع ديگران را توجيه می كرد و با نقاب پرفريب آزاديخواهي كودكان و زنان و مردان ستم ديده ديروز را به ستمی نو دچار كرد به چالش می خواند و در رسوايی سلطه طلبان داد سخن می داد. چند روز بعد كه گزارش مستندی كه از زندگی سعيد تهيه شده بود را تماشا می كردم، با ابعادی از شخصيت او آشنا شدم كه تا آن روز از آن بی خبر بودم؛ از جمله از مهارتش در موسيقی كلاسيك غرب. آن روزها فكر نمی كردم كه به اين زودی رخت از جهان ببندد و تصورش را هم نمی كردم فرصتی و امكانی برای برپايی چنين همايشی فراهم شود.

بديهی است كه بزرگداشت يك انديشمند بيش از آن كه به تكريم و تعظيم شخصيت او مرتبط باشد، برای بزرگداشت انديشه های وی است چرا كه از رهگذر بازشناسی اين انديشه هاست كه ماندگاری آن چهره بروز و ظهور می كند. و بديهی است كه شناخت يك انديشه بدون تجزيه و تحليل ابعاد گوناگون آن و عرضه آن به عرصه نقد و نقادی ممكن نيست. اهميت برخورد نقادانه با افكار و انديشه های ادوارد سعيد دوچندان است چرا كه تمامي عمر را در دعوت به برخورد نقادانه و شكاكانه سپری كرد و بكارگيری آن در مورد او، درواقع پاسخی است به اين دعوت پی گير و ادای دين و احترام به اين منتقد خستگی ناپذير كه تا آخرين روزهای زندگيش همچون خرمگس سقراطی، خواب خواب پرستان را آشفته می ساخت.

سعيد از قماش دانشگاهيانی بود كه در عرصه های گوناگون قلم می زنند و روشنگری را مسئوليت هميشگی خود مي دانند. شرق شناسی و فرهنگ و امپرياليزم او تحول بزرگي در نگرش رايج به رابطه شرق و غرب و مسئله غيريت پديد آورد كه در استعمار زدايي از دانش و روش در علوم اجتماعی ميوه داد. جهان، متن و منتقد و ديدگاه های او در زمينة نقد ادبی و  بازنمايی روشنفكران نظريه او در مورد نقد اجتماعی، روشنفكرانی را كه در نظم نوين جهانی و پايان ايدئولوژی ها جايی برای خود نمی يافتند به درنگ و تاملی دوباره فراخواند. مسئله فلسطين و فراتر از واپسين آسمان و دفاع اصولی و واقعگرايانه او از قضيه قلسطين در كنار انتقاد سازش ناپذيرانه از روند سازش، راه سومی پيش پای همه كسانی كه در پی يافتن راه حلی برای اين عقده پيچ در پيچ بودند باز كرد. در بخش های مختلف اين همايش به هر يك از اين عرصه ها پرداخته خواهد شد، هرچند نمي توان حق مطلب را در اين فرصت كوتاه ادا كرد و هرچند بسياری از قلمروهای فعاليت فكری سعيد مانند زيبايی شناسی را پوشش نداده است.

از همان ابتدا كه مسئوليت علمی اين همايش را پذيرفتم در اين انديشه بوده ام كه چه چيز ادوارد سعيد را فردی ساخته كه شايسته بزرگداشت باشد. مسلما سعيد تنها روشنفكر زمانه خود نبود، هرچند بطور قطع او از تاثير گذارترين و برجسته ترين روشنفكران دوران ما بشمار می رود. سعيد تنها منتقد ادبی و نظريه پرداز ادبيات تطبيقی هم نبود، هرچند عمق آشنايی او با ادبيات غرب و شرق او را در اين زمينه ممتاز مي كرد. سعيد تنها كسي نبود كه در راه آرمان فلسطين مبارزه كرد، هرجند استقلال نظر و خستگی ناپذير بودنش و به همراه آن بهره گيری از گفتمان های مانوس برای مخاطبان غربی اش كلام او را نفوذی كم نظير می بخشيد.

آنچه به نظر من سعيد را چنين شايسته بزرگداشت و گراميداشت می سازد اين است كه او در راه زندگی مطابق با اصول، آرمان ها و انديشه هايش موفقيت های كم نظيری كسب كرد؛ اصول، آرمان ها و انديشه هايی كه نه آنقدر دچار تصلب و تعصب بودند كه نقدهای درست را پذيرا نباشند و دگرگونی های جهان پيرامون را برنتابند، و نه آنقدر بی پايه و مبنا و آميخته با منافع و مصالح شخصی كه نتوانند مسير معينی برای پيمودن نشان دهند. سعيد در جستجوی حقيقت بود و در دفاع از آن هر رنجی را پذيرا می شد. آنچه او را در اين راه دشوار توانا مي ساخت نيرويی است كه از حقيقت جويی و حقيقت گويی سرچشمه می گيرد. سعيد حقيقت گويی را از خود آغاز كرد، و اينچنين بود كه توان آن را يافت كه حقيقت را بر چهره قدرت سيلی زند. و ما گردهم آمده  -ايم تا رمز و راز اين حقيقت گويی را بفهميم، مايی كه در اين زمانه كه باژگونه نمايی حقيقت سخت در آن رايج است بيش از هركس بدان نيازمنديم.

مرسوم نيست كه همايشی را به كسی يا كسانی تقديم كنند، اما اگر قرار باشد چنين كاری بكنيم، اين همايش و بزرگداشت را به خانواده داغدار او، به كودكان رنج كشيده فلسطينی كه در انديشه ساختن فردايی بهتر هستند، و به همة حقيقت جويان و حقيقت گويان جهان تقديم مي كنيم.

بار ديگر حضور همه حاضران را ارج مي نهم. بويژه سفراي محترم كشورهاي عربی و وابستگان فرهنگی آنان، مشاوران محترم رياست جمهوری، نمايندگان رسانه هاي داخلي و خارجی، مشاركت كنندگان غير ايرانی همايش، اساتيد و پژوهشگران هموطنم و دانشجويان عزيزی كه با حضور خود محفل ما را روشنايی و اميد بخشيده اند. اميد به فردايی بهتر.

متشكرم