اعتماد محصول رعايت حريم‌هاست- روزنامه اعتماد

22 اردیبهشت 1395

اگر در يك نظام سياسي، ميزان مداخله حكومت در اجزاي مختلف زندگي اشخاص زياد باشد و در زندگي افراد آن جامعه تاثيرگذار باشد، اين احساس در شهروندان هم به وجود مي آيد كه همه چيز سياسي است. در چنين نظامي شهروندان سياست را در تمامي اتفاق ها مي بينند؛ از كسب و كار ساده تا يك مساله علمي يا حتي هنري را از دريچه سياست نگاه مي كنند و نسبت به آن واكنش نشان مي دهند. مداخله بيش از اندازه حكومت در زندگي شهروندان، اتفاقي است كه حتي در آيات قرآن هم حكومتداران از آن نهي مي شوند و توصيه مي شود كه حريم زندگي مردم بايد رعايت شود و وظيفه حكومتدار، فراهم كردن بستر رشد و تعالي مادي و معنوي زندگي شهروندان است و بيش از اين نبايد مداخله كرد. اگر در يك نظام سياسي اين توازن به هم بخورد و حكومتداران بخواهند تمام اجزاي جامعه و زندگي مردم آن جامعه را در دست بگيرند؛ ارتباط سالم و مستقيمي كه ميان مردم جامعه با حكومتداران آن جامعه است، به هم مي خورد. در واقع اين ارتباط زماني سالم و متناسب است كه مردم بدانند، مديران جامعه براساس قانون و مبتني به قانون رفتار مي كنند و حد و حدود زندگي شخصي آنها را رعايت مي كنند. چنين ارتباطي اعتماد به وجود مي آورد و رابطه اي مبتني بر صداقت و شفافيت. اما اگر برخلاف اين اتفاق رخ دهد، اگر حكومتداران بخواهند كه در رابطه با مردم، تماميت خواه باشند و با اصرار بر اين تماميت خواهي تمام اجزاي جامعه را تحت نظر بگيرند، نه تنها اين ارتباط سالم، شفاف و مطمئن از بين مي رود كه حتي باعث مي شود، نگاه مردم آن جامعه هم تبديل به يك نگاه سياسي شود و هر اتفاقي را برپايه بي اعتمادي و درراستاي سياست هاي حكومتي ببينند. اينچنين است كه تماميت خواهي در جامعه هم به ضرر رابطه مديران و مردم يك جامعه مي شود و هم ديوار بي اعتمادي را ميان اين دو گروه مي سازد. اتفاقي كه در اكثر جوامع شاهد آن بوديم و حتي در تاريخ هم بارها و بارها تكرار شده است. مردم بايد به حكومتداران اعتماد كنند، بايد بدانند كه حكومتداران جامعه آنها مبتني بر قانون عمل مي كنند و در عين حال حريم شخصي آنها را رعايت مي كنند. مردم بايد بدانند كه در جامعه آنها و مديران پستوهايي براي پنهان كردن هيچ اتفاقي ندارند و با مردم آنچه هست را با صداقت در ميان مي گذارند. چنين آگاهي اي باعث مي شود تا نگاه ها از زاويه بي اعتمادي و همه چيز را به چشم رفتار سياسي ديدن و آغشته به سياست كردن، دور شود و در بستر يك رابطه سالم، با از بين رفتن مرزبندي ها و بي اعتمادي ها و اجبارها، روندي سالم و رو به توسعه آغاز شود.